جدول جو
جدول جو

معنی کبک زهره - جستجوی لغت در جدول جو

کبک زهره
(کَ زَ رَ / رِ)
ترسنده. بزدل. آهودل. جبان. (یادداشت مؤلف). کبک دل:
هم ز می دان که شاهباز خرد
کبک زهره شود به سیرت سار.
خاقانی.
اسدگاودل کرکسان کبک زهره
از آن خرمگس رنگ پیکان نماید.
خاقانی.
رجوع به کبک دل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ زُ رَ)
سیدعزالدین ابوالمکارم حمزه بن علی بن ابی المحاسن زهرۀ حلبی. معروفترین دانشمند خاندان بنی زهره، فقیه شیعی. استادابن ادریس و شاذان بن جبرئیل. او را کتب بسیار است، ازجمله: غنیهالنزوع الی علمی الاصول و الفروع. قبس الانوار. کتاب النکت در نحو و مقالات و رسائل مختلفه (511-585 ه. ق.). برادر ابوالمکارم موسوم به عبدالله ابوالقاسم نیز تصانیف کثیره داشت، از آنجمله: الغنیه عن الحجج و الادلّه که بین فقها معروف است و از آن بسیار نقل کنند و کتاب تجرید و تبیین المحجه و غیر آن
لغت نامه دهخدا
(تَ نُ /تُ نُ زَ رَ / رِ)
کنایه از مرد جبان و ترسنده. (آنندراج). مقابل سخت دل و قویدل:
مرد تنک زهره نجوید ستیز
از تنکی لرزه کند تیغ تیز.
امیرخسرو (از آنندراج).
رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(زَ رَ / رِ)
مرکّب از: بی + زهره، فاقد زهره. رجوع به زهره شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از آب زهره
تصویر آب زهره
شراب می باده، تابش بعد از صبح فلق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد زهره
تصویر بد زهره
ترسو بد دل کم جرات
فرهنگ لغت هوشیار